چشم اندازی بر مقاله جنبش سبز و حرکت ملی آذربایجان
|
|
![]() |
|
علی سليمانی
مقالهای که اخیرا از سوی اینجانب با نام جنبش سبز و حرکت
ملی آذربایجان به رشته تحریر در آمده
بود با واکنشهای متفاوتی روبرو گردید عدهای از دوستان چه
در داخل و چه در خارج از
آن استقبال کردند و اما
عدهای نیز نسبت به ان نقدهایی را کردند و بنده نیز ضمن
تشکر از همه خوانندگان بخصوص آنهایی که در خصوص ان ابراز
عقیده نمودهاند خواستم
چند مطلبی را به عرض این دوستان برسانم . بنده معتقد هستم
که ابراز عقید ه ها ناشی
ازغرض وکینه نبوده بلکه حسن نیت دوستان را نشان
می دهد که چقدر به این حرکت حساس هستند وبرای آزادی ملت
خویش از قید وبند استبداد حکومت ایران می اندیشند. و اما نقدها عبارت است از اینکه در میان حرکت ملی اذربایجان افکار و اندیشههای مختلفی وجود دارد و به همین دلیل نمیتوان از ان تعریف مشخصی کرد و دارای خطوط کلی است که تحلیلهای اینجانب خارج از ان دایره بوده و حرکت ملی اذربایجان در حالیکه فاقد رهبری مشخص و همچنین و تشکیلات سیاسی میباشد اما تفکر جمعی بر ان حاکم بوده و راه عقلایی که در 20 سال اخیر در پیش گرفته ان را ثابت میکند که این حرکت موفقیتامیز بوده و در جهان مدرن امروزی انقلابهای کشورهای عربی مانند مصر و تونس توانستهاند از همین شیوه رهبری به نتایج مثبتی برسند و مبارزات مردم لیبی از نمودهای عینی ان میباشد که بر علیه قزافی میجنگند که انتقاد اینجانب بر اینکه ما تشکیلاتی نداریم دور از منتطق است . حرکت ملی اذربایجان هیچوقت در کنار دولت احمدینژاد و خامنهای نبوده و نسیت . و وزارت اطلاعات ایران از ضعیفترین اطلاعات دنیاست و عدم توان برخورد انها در مراسمات قلعه بابک و اعتراضات حادثه ماه مه ان را ثابت میکند و در نهایت حرکت سبز نسبت به مسئله ملی بیتوجه است که در تحلیلهای خود چنین مواردی را بنده مورد توجه قرار ندادهام اینها نظریاتی هستند که برخی دوستان ما در پاسخ به مقاله بنده به ان ایراد وارد کردهاند . واما پاسخ اینجانب ولو اینکه دیر هم باشد آن را به عرض تمام دوستان می رسانم در خصوص حرکت ملی اذربایجان و وجود افکار و اندیشههای مختلف در ان هیچ کس منکر نبوده و نیست که این حرکت با ان که توانمدیهای بسیار بالایی را دارد فاقد رهبری و تشکیلات می باشد بدون آنکه به آسیب شناسی این حرکت پرداخته شود و با دستاویز اینکه حرکت دارای عقل جمعی است به تبلیغ بر علیه تشکل پرداختن کاری است خطا، که ما را به بیراه می برد این دوستان باید جو احساسی حاکم بر حرکت را با درایت وکاردانی خویش باید به جریانی معقول ومنطقی سوق دهند. در تاریخ یک صد سال اخیر ایران آذربایجانیان در سخت ترین شرایط مبارزه توانسته اند تشکلهای سیاسی مختلفی را با افکار واندیشههای مختلف را بوجود بیاورند ما این تجربه تشکیلاتی را داریم .به جای این تحلیلهای انحرافی و غیر منطقی چرا دوستان به این امر نمیپردازند که چه عاملی موجب شده و میشود که این تشکلها بوجود نیایند ؟ و در این خصوص تحلیل نمیدهند ؟ایا این امر همین دوستان را با این شیوه مبارزاتی قانع میکند؟
دیگر آنکه من هیچوقت در مقاله خویش نگفتهام که حرکت ملی آذربایجان در کنار احمدی نژاد وخامنه ای بوده است اما آن چیزی که واقعیت دارد سکوت ما خواست آنها بوده است که ما با سکوت خود وتشویق مردم به این امر در برابر حکومت مستبد جمهوری اسلامی کاملا راه غیرمنطقی برگزیده ایم حداقل ترین کاری که می توانستیم بکنیم این بود که با گشودن جبهه مشخصی با نام حرکت ملی آذربایجان مبارزات سیاسی خودمان را تعطیل نمی کردیم . شاید دوستان بعضی نمودها را مطرح کنند وبگویند که نه مبارزه ادامه دارد و اگر این مبارزه ادامه دارد چرا در عرض این یک سال در شهرهای آذربایجان اعتراضهای خیابانی انجام نگرفته و درخواست آزادی زندانیان سیاسی مطرح نشده است و خواستهای حرکت ملی در جایی مطرح نشده است و اگر هم بوده ، احساسهای زود گذری که فاقد هر گونه مرزبندی مشخصی بوده است. ما هر ساله مراسمات قلعه بابک را داشتیم که واقعا به نوبه خود چون کنگره ای عظیمی بود که حرکت ملی آذربایجان در آن مورد نقد وبررسی قرار داده و افکار واندیشه های مختلف در آن مطرح می شد ودهها مراسم دیگر که هر کدام آنها به نوبه خود چون یک دانشگاه بود که فعالین حرکت ملی در آن تجربه کسب می کردند و در مبارزه آبدیده شده و کادرهایی برای آینده بودند، با این اختناق وسکوت این دوستان راه نجات را در چه می بینند تکلیف ما چیست ما هم مانند طرفداران انجمن حجتیه به انتظار ظهور امام زمان بنشینیم؟ ما احتیاج داریم که بیشتر فکر کنیم . شرایط بسیار مناسبی بوجود آمده بود که ملت آذربایجان را به خیابانها بکشانیم و آنها را به حرکت ملی تشویق کنیم نه تنها این کار را نکردیم و حتی متاسفانه تشویق به سکوت هم کردیم اما باز هم دیر نیست افکار واندیشه های ما در میان توده های مردم پایگاه دارند ما با اتکا به آنها و نیروهای مردمی خود میتوانیم بر دشمنان حرکت ملی غالب آییم . حرکت ملی آذربایجان ، مشکلی که امروز دارد، طیف روشنفکری آذربایجان نمیتواند خود را با توده های مردمی همگام سازد و روشنفکران ما چه در پروسه عمل وچه در ارایه اندیشه و گسترش تئوری مبارزه در جامعه مشکل دارد و همین امر موجب شده که حرکت ملی آذربایجان نتواند به جایگاه مطلوبی صعود کند و اگر این حرکت دارای دوام وبقاست مدیون توده های است که بر آن ایمان دارند و این عدم هماهنگی موجب شده که حرکت شکل سازمان یافته به خود نگیرد. دوستان بیایید به حرکتهای خود تشکل بدهیم و خودمان را چه در داخل و چه در صحنه جهانی آلترناتیو کنیم . ما باید اعتراف کنیم که در نقطه ضعیفی قرار داریم حتی کشورهایی را که می پنداریم دوستان ما هستند و آنها را کعبه آمال خویش می دانیم برخوردهایشان با ما منصفانه نیست حالا از کشورهای دیگر نمی گویم این امر نقصان آن کشورها نیست بلکه ناشی از عدم انسجام سیاسی ما می باشد درست است که ما با 20 سال قبل خیلی فرق کرده ایم پتانسیلهایی که اکنون داریم با 20 سال قبل قابل مقایسه نیست و شعور سیاسی وملی ملت ما رشد چشمگیری داشته است اما با این شعور جمعی بدون تشکل که دوستان آن را مطرح می کنند ما نمی توانیم نه درداخل و نه در صحنه سیاسی جهان جای پایی برای خود باز کنیم از این دوستان باید پرسید که چرا مراسم قلعه بابک و حوادث ماه مه تکرار نمی شود .
علی سلیمانی tell 0016196319723 |